چقدر نیاز به مرخصی دارم. چقدر نیاز دارم که سفری برم و اب و هوایی عوض کنم. چقدر نیاز دارم بخوابم. چقدر نیاز دارم ارام بنشینم جایی و ته نشین بشم. چقدر نیاز دارم خلوت کنم و کتابی بخوانم ...
چقدر کار دارم........
پی نوشت: برم جایی که همش بارون بیاد و بیاد و بیاد و سنگفرش هاش همیشه خیس باشه!
وبلاگتون زیباست و مطالبش خواندنی...
در ضمن خوشحال میشیم قدم رنجه کنید و آغاز رمان هجده هزار صفحه ای سی جی ام: ویگو مورتنسن نوشته سارا صولتی را مطالعه کنید. این براستی باعث افتخار ماست که "شما" هم آن را بخوانید.
اوووووول شدیم...!!
دل مبارک ما نیز هوای بارون کرده...دستور میدهیم با شلنگ در دربارمان باران سازی کنند و سرکار عالی را نیز دعوت خواهیم نمود...
are fekre ghashangie ...
عوضش من چقدر نیاز به کار دارم !
این کا آدم کلی کار داشته خیلی خوبه..اما امیدوارم اون وقته آزاد رو هم برای خودت پیدا کنی!
بهتون پیشنهاد میکنم برای استراحت و عوض کردن آب و هوا
تشریف بیارین شمال،قدمتون بروی چشم،
اما پیام من به اهالی تهران و حومه (که از خود تهرانی ها
هم تهرانی ترن) که میل به تخمیر شدن و ته نشین شدن و
رسوب کردن،آرام نشستن و خلاصه تعویض آب و هوا و واکنش
شیمیایی دارن اینه:
هر جا دوست دارین تشریف ببرین فقط لطفا شمال نیاین،
اصلا دور شمال رو خیط بکشین،
بعد مدتها میخوام برم خونمون و اصلا دوست ندارم توی
ترافیک بمونم یا بر اثر ژانگولر بازی یه سری آدم قدر ناشناس و
خود برتر بین تازه به دوران رسیده و پرمدعای پایتخت نشین
خدایی نکرده تصادف کنم و بمیرم،
من فرانسه رو برای تخمیر شدن و... به پایتخت نشینا و حومه
(که از خود پایتخت نشینها پایتخت نشین ترن) پیشنهاد میکنم
زیاد فکر میکنی به مسائل.
bia blogam ahangamo goosh kon faghat be khatere to :*
منم خواب رو پایه ام
من انگلیس رو پیشنهاد میکنم پر از ابر و بارون و مه باور کنین هوایی داره لندن(لبخند)
شمال هم اصلا نیایین که هواش خیلی گرم و شرجی و بده به قول موجرم ادم حس میکنه داره تو مربا راه میره(لبخند)
آخی! نازی
آمدیم تشریف نداشتین...!!!
آخه از یکی که ترم آخره و امتحاناش شروع شده و تو طول ترم لای کتاباشو هم باز نکرده ٬ جدا از اینا خیلی خسته ست چه انتظاری داری ؟ ... باور کن اگه کار دیگه ای بود تا حالا ولش کرده بودم ولی این هوس نوشتن تنها دلیلیه که هنوز نگهم می داره
نویسنده این کتابی که اینجا معرفی کردی کیه ؟
سلام آشنای قدیمی
اگه اونجایی که توی پ.ن نوشتی رو پیدا کردی به منم بگو میام
منم خیلی احتیاج دارم
آره چقــــــــــــــــــــدر D:
می ریم می ریم منم می یام
کجایی خواهر که ببینی از این به بعد لک لک شدم و باید رو یه پا وایستم فکر کن چقدر باحال میشه(نیشخند)
بیا خواهر که جات تو بلاگم خالیه و منتظرتم راستی گل و کمپوت اناناس هم یادت نره(نیشخند)
زود اومدی ها
دوربینتم بردار بیار که از لک لکی وایتادنم عکس بگیری (نیشخند)
چرا بابا میشه نقاشی کشید مگه این موجر ظالمم نیومد نقاشی نکشید؟(رضایت)
بیا که اپ کردم و منتظرتم ها(لبخند)
بیا واسم شکلات هم بیار(نیشخند)
من هم ژایه سفرام!
مرخصی گرفتی خبرم کن من هم بگیرم!
زندگی انچه زیسته ایم نیست بلکه چیزی است که به یادمی اوریم تاروایتش کنیم
چه نیاز ملموسی ....
موفق باشین
بریم لندن
یواشکی
به هیشکی نگیم
دوتایی
....
پول..
سفر ...
چقدر وقت رفتن دلپذیر
و چقدر وقت برگشتن دلگیر
حیف که می دانی خوبیش به کوتاه بودن است
دانستن همیشه که خوب نیست