امتحان میکروب محیطی داشتم.استاد جون پسرشو اورده بودن. منم مثل همیشه عینکم را برداشته بودم و داشتم موقع فکر کردن درودیوار را نگاه می کردم. بچۀ استاد جون اومده جلو و اروم جمله معروف مامانشو تحویلم میده : "با نگاه کردن به برگۀ بقیه جواب سؤال نمیرسه"
داشتم از عصبانیت می ترکیدم. آخه خدایا من باید ازیه بچه دبستانی هم بخورم.
به کی بگم من تو عمرم تقلب نکردم. اون از دوترم پیش که بامراقبه امتحان به خاطره تذکراشتباهش به من باهاش دعوام شد. این هم از امروز.
آخه یعنی چی؟؟؟؟؟؟
به علی کریمی رای بدهید
سلام هاله خوبی؟ من شیرینم !!! آخیییییییییییییییییییی . دلم واست سوخت !!!
هاله جون راست می گی؟؟؟؟؟؟
شانس دیگه!!!!