چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

...

خیلی وقته منتظرم اما دکتر هنوز نیومده. ذهن بیمارم همین طور روی تخت خوابیده و بی تابی می کنه برای خونه! دکتر سرش خیلی شلوغ شده!

پی نوشت: من خستم. دلم لک زده بیام وبلاگ تک تکتون. با ارامش بخونم ٬ با شیطنت نظر بدم و با ارامش اپ کنم!  

قواره ای چند؟

می خواهم رختی نو به تن کنم . لباس عافیت بپو شانم و مرخص کنم ذهنم را از بیمارستان.

طفلک زخم بستر گرفت از بس که غلتید در افکار چرکش!

عجب!!!

چقدر اهالیه خونه ی ما چشم و دل پاک شدن! چند روزه چهارتا هزاری روی کابینت اشپزخونه است و دست نخورده!!!

پ ن:من هنوزم دنبال فیلم هایی با مضامین روانشناسی می گردم(نه فیلم های روانی کننده D:)