چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

زمین سبز

وقتی که بازی اول را باختیم اون هم با اون آبروریزی، مادر بزرگم خیلی ناراحت شد . ازش پرسیدم: شما که فوتبالی نبودید؟ جوابم داد: آخه ما ایرانی ها خیلی دشمن داریم.!!!!!!!

فقط تونستم بخندم . چه طورمادر بزرگم را شستئوی مغزی دادند!!!

آره ، راست می گه ما خیلی دشمن داریم. فقظ با این تفاوت کوچیک که ما خودمون دشمن خودمونیم.

اون قدر احمقیم که حتی ورزش را سیاسی می کنیم. رئیس جمهورمون فکر می کنه که با رفتن تیم فوتبال به جام جهانی تو دورۀ خودش ،جبران تمام ناتوانیهاش شده و افتخاری مهم را کسب کرده!

مثلا با بردن ما به امریکا یادمون رفت که این برد ورزشیه و نه جبران پولهایی که آمریکا ازما خورده.

ما ایرانی ها هم فکر می کنیم با بردنمون می تونیم جبرتان تمام کمبودهای تاریخیمونو بکنیم.

اصلا فوتبالی نیستم ویا از برد و باختش سعی میکنم خیلی خوشحال یا ناراحت نشم، فقط از این ناراحتم که فوتبالمون هم مثل همۀ جای این مملکت خراب از نالایقی هاست.

بسه، بسه به خدا بسه. خسته شدیم از این همه دشمن خارجی که وجود خارجی ندارند. تا کی تو تاریکی می خواهیم دوره خودمون بتابیم.

حذف شدن از جام جهانی مبارک!!!!!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
... شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:17 ب.ظ http://www.xload.blogsky.com

داستان ... به کسی چیزی نگفت! در اکس لود منتشر شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد