دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چینی پوستینشان
مردمی که رنگ روی استینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنه شناسنامه هایشان
درد می کند
ادامه...
سلام، وای کاملا احساستون رو درک میکنم، برای من خیلی پیش اومده، مخصوصا وقتی که دارم میل مینویسم، جتی یادمه چندبار توی کافی نت بودم بعدش کولر رو گذاشتن روی دور تند،خلاصه یه دفعه تمام کامپیوترها خاموش شدن و دوباره روشن شدن، منم کل میلی که نوشته بودم از دست رفت، این اتفاق چندبار در روزهای مختلف تکرار شد، هر بارم کلی با مسوول کافی نت چونه زدم تا حاضر شد یه تخفیف کوچولو بهم بده، واقعا وقتی نوشته هام یه دفعه پاک میشه و از دست میره احساس بدی پیدا میکنم،زندگی همینه دیگه، ایشاا... سر فرصت از دفعه قبلم بهتر مینویسین، حالا موضوع نوشتتون چی بود؟ موفق باشین
سلام، ممنون که به وبلاگم اومدین، نه اون مطلبی که نوشتم علمی نبود، خودم یه تیپی اختراع کردم به نام Q، (که داستانی داره واسه خودش) اون خصوصیاتم که گفتم مربوط به یکی از همکلاسیام بود، اصلا حوصلشو ندارم، یه کوچولو هم به فکر دیگران نیست در حالی که خودش فکر میکنه کاملا حقوق دیگران رو رعایت میکنه، امروز خیلی از دستش دلخور بودم برای همین با خودم گفتم یه مطلب راجع بهش بنویسم، در واقع یه جورایی شخصی بوده نه علمی، ولی فکر میکنم خصوصیات اخلاقی حرف اول و اخر رو در همه جا میزنه، ایشاا... که اون کسی که شما میشناسین تیپ Q نیست، از وبلاگتون خوشم میاد، از همه مهمتر اینکه به نظر میاد شما یه آدم معمولی هستین، چیزی که کم پیدا میشه، براتون آرزوی موفقیت میکنم.
؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام،
وای کاملا احساستون رو درک میکنم،
برای من خیلی پیش اومده،
مخصوصا وقتی که دارم میل مینویسم،
جتی یادمه چندبار توی کافی نت بودم بعدش کولر رو گذاشتن روی دور تند،خلاصه یه دفعه تمام کامپیوترها خاموش شدن و دوباره روشن شدن،
منم کل میلی که نوشته بودم از دست رفت،
این اتفاق چندبار در روزهای مختلف تکرار شد،
هر بارم کلی با مسوول کافی نت چونه زدم تا حاضر شد یه تخفیف کوچولو بهم بده،
واقعا وقتی نوشته هام یه دفعه پاک میشه و از دست میره احساس بدی پیدا میکنم،زندگی همینه دیگه،
ایشاا... سر فرصت از دفعه قبلم بهتر مینویسین،
حالا موضوع نوشتتون چی بود؟
موفق باشین
ای کاش مینوشتین چی شد که نوشته هاتون پاک شد.
هیچی . موقع ثبتش هواسم نبود به اینترنت وصل نیستم. استعداد را حال می کنی!؟
سلام،
ممنون که به وبلاگم اومدین،
نه اون مطلبی که نوشتم علمی نبود،
خودم یه تیپی اختراع کردم به نام Q،
(که داستانی داره واسه خودش)
اون خصوصیاتم که گفتم مربوط به یکی از همکلاسیام بود،
اصلا حوصلشو ندارم،
یه کوچولو هم به فکر دیگران نیست در حالی که خودش فکر میکنه کاملا حقوق دیگران رو رعایت میکنه،
امروز خیلی از دستش دلخور بودم برای همین با خودم گفتم یه مطلب راجع بهش بنویسم،
در واقع یه جورایی شخصی بوده نه علمی،
ولی فکر میکنم خصوصیات اخلاقی حرف اول و اخر رو در همه جا میزنه،
ایشاا... که اون کسی که شما میشناسین تیپ Q نیست،
از وبلاگتون خوشم میاد،
از همه مهمتر اینکه به نظر میاد شما یه آدم معمولی هستین،
چیزی که کم پیدا میشه،
براتون آرزوی موفقیت میکنم.
خب. اگر یک همی حواسمون رو جمع میکردیم توی همه روزهای دانشجو بودنمون...حالا لیسانس و لیسانس دارها رو انقدر بی آبرو نکرده بودیم...