سلام به قطره ی ابی کف دلم که دیروز بارون شد و از چشمام بارید. قرار بود که دریا بشی کوچولوی من. اما اشکال نداره ٬من منتظر افتاب بعد از تو می مانم.
الان دارم می رم تهران . دیشب کلی از روز اختتامیه و مسابقات و تموم شدنش و همه ی حواشی اش نوشتم اما ساعت۱ شب بود که خیر و برکت رئیس جمهور شامل حالم شد و برق رفت!
وقتی انشا ا... برگشتم قول می دم همش را بنویسم و عکس هایی که گرفتم از مسابقات را بزنم. لطفآ اگه تنبلی کردم و نزدم٬ دست از سرم بر ندارین!
سلام،
خسته نباشین،
وای بازم نوشته هاتون پرید،
فکر کنم جریان نوشته هام و میلام رو که توی کافی نت بارها
پریدن رو براتون تعریف کرده باشم،
واقعا حس بدیه،
سفر خوب و بیخطری رو ایشاا... داشته باشین،
بی صبرانه منتظر نوشته ها وعکسهایی که گرفتین هستیم،
موفق باشین.
امروز عملا متوجه کوتاه شدن روز شدم،
به نظر میاد شما پاییز رو دوست داشته باشین و ازش
خوشتون بیاد،
من زیاد پاییز رو دوست ندارم،
البته حس و حالی که با اومدن پاییز پیدا میکنم حس و حال
عجیب،خاص و کاملا تامل بر انگیزیه،
امروز احساس کردم که واقعا پاییز داره از راه میرسه،
موفق باشین
سلام هاله خانوم مسابقات چی؟
چرا زودتر خبرم نکردی بیام پیشوازتون فکر نکنی توی این شهر تنهائی ها نهما در کنارتیم.
اون قطره ها دلتنگی قبل از رفتن بود البته گریه خوبه هم چشم و تمیز میکنه هم انسانها را آروم میکنه...
ممنون که خبرم کردی
منتظر آپ بعدی شما هستم
موفق باشی
راستی یه هاله ی دیگه بود مث تو می نوشت.. اولش فکر کردم خودتی اما دیدم نه! اون از ۳ سال پیش می نوشت. ای بابا هاله هاله ست دیگه! میگماااااا این تنظیمان قسمت نظرخواهیت رو درست کن که واسه طرف فاصله زمانی معین نکنه.. شاید من می خوام تو یه دقیقه ۴ تا کامنت واست بذارم! :D اینجوری مجبور میشم برم تو بقیه ی پست ها کامنت بذارم!