تنها چیزی که الان دل می خواد ٬ یه قرار درست و حسابی با تمام دوستامه. بدون اخلاق هایی که جدیدآ پیدا کردند و بدون نون اضافه !
تنها چیزی که دلم می خواد یه انتظاره روی سکوهای دم در موزه ٬که با هم بریم یه نمایشگاه عکس درست و درمون ببینم.
تنها چیزی که دلم می خواد٬ یه تاکسی یا اتوبوسه که من با یه بغل کتاب بپرم از سرما توش و تا مقصد یه یک ساعتی فاصله داشته باشم.
تنها چیزی که دلم می خواد.....
پی نوشت: نمی دونم من چرا مثل تو نیستم. چه راحت می گی که دلت هیچی اون روزا را نمی خواد!
اما من هیچی نمی خوام...
صلام.!
ای کاش همه خواسته ها اینجوری بودند...
چه ایهام های جالبی داره نوشتتون...
بابای
و چه راحت فراموش میکند تمام روزهای گذشته را!
آدم ها خیلی فرق دارن با هم!
و از فرق هایی که دارن همیشه متعجب میشن!
بعضی وقت ها آرزو میکنم که کاش یه کمی. فقط یه کم شبیه بعضیا بودم. یا اونا یه کوچولو شبیه من بودن!
یه نکته ای که تازگیا متوجهش شدم اینه که نباید از آدما توقع داشت مثل تو فکر کنن.تو مثل تو فکر میکنی و دیگران مثل دیگران !
سلام
خواسته ی جالب و سنگینیه .... سخته درک کردنش گاهی .
شاد باشید .
من می تونم لینک بدم ؟
زموه بدی شده هاله........
راستی چرا اینقدر زمونه بدی شده؟...چرا؟؟؟
من متوجه نشدم... مشکلت با لینکات چیه؟
سلام...
هاله ی عزیز...
وبلاگت از اونایی که تا آخر پستاتو میشه با رغبت تمام خوند و لذت برد. چرا؟ نمی دونم شاید به دلیل نزدیکیه دو دنیا یا نزدیکیه آرمانها یا خیلی چیزای دیگه.
جف هم خیلی وقته دلش روزمرگی می خواد.
(پرپر بزنی الهی) دل رو به درد میاره.
این بی نظیره که خیلی خیلی معمولی هستی. ولی همین هم یه جورایی خاص می شه ها!
جف لینکت کرد.
جف به روزه.
به زی...
دو نفر که مثل هم نیستن
چرا بعضی از آدمها از روزای خوب گذشته فرار میکنن؟
منم مثل تو دلم نمی خواد ....
دوستدار شما آپ شد ....