دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چینی پوستینشان
مردمی که رنگ روی استینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنه شناسنامه هایشان
درد می کند
ادامه...
سلام دوست من منم چند وقتی هست که نه نوشتنم میاد نه خوندنم.. ببخشید از کوتاهی ها.. اگه کم سر میزنم..دلخور نشو.. سعی کن بیخیال شی و خوش گذرونی کنی.. موفق باشی و شاد
وا! حالا کو تا تابستون! من تمام دیروز وزیر بارون با کاپشن نشسته بودم واز سرما ورطوبت یخ می زدم! وآرزو می کردم که ای کاش خورشیدکی در می یومدو گرم می شدم! هر فصلی می تونه خوب وقشنگ باشه! اما من هم طاقت گرمای تابستو ن وسرمای سوزناک زمستون روندارم!قربونت برم گمونم داری یه نموره قاط می زنی!
امیر
یکشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1386 ساعت 09:24 ق.ظ
البته الان که بهاره . این رخوتم مال باد بهاریه که آدم هی دوست داره زیرش چرت بزنه ! ... منم دیگه نوشتنم نمیاد شاید بخاطر بوی این درختای عرعر باشه که تمام خونه رو گرفته
سلام عزیز دلم دلم برات خیلی تنگ شده بود...این روزا یه کوچولو مشغله دارم...ببخش اگه دیر میام خانومی نوشته هاتو خوندم...(اونایی رو که نبودم) اصولن با نوشته هایت حال میکنم...این بود لپ کلام! این که نوشتنت هم نمیاد یه چیز طبیعیه...منم بعضی وقتا اینطوری میشم...مثله اینروزها. دوست دارم زیاد میبوسمت... ماچ ماچ مواظب خودت باش زیاد یاحق.
اون موقع ها نمره ی دینی و قرآنم همیشه ۱۹ یا ۲۰ بود و نمره علومم از ۱۶ تجاوز نمی کرد! راستی اگه نمره دینی و قرآنم هم اینطور می شد بازم خانوم قرآنمون اینو می گفت ؟ یا کالبدم رو ریز ریز می کرد بعد میریخت تو کاسه بعد با هاون خوب می کوبید بعد که اطمینان حاصل می کرد دیگه اثری از تیکه ی بزرگ و کوچیک نیست می برد می ریخت تو روغن سرخش می کرد بعد میذاشت تا بسوزه اونوقت با همون قابلمه مینداختش تو سطل آشغال! تا آدمم کنه! البته اینا رو که می تونست تو خیالش ببینه اما می تونست با غیض به خانوم علوممون بگه: واقعا که این دخترک با اون چشمهای ...
سلام دوست من
منم چند وقتی هست که نه نوشتنم میاد نه خوندنم..
ببخشید از کوتاهی ها.. اگه کم سر میزنم..دلخور نشو..
سعی کن بیخیال شی و خوش گذرونی کنی..
موفق باشی و شاد
سلام،
خسته نباشین،
وای از گرما نگین که دلم خونه،
تصورشو بکنین توی این گرما یه گلو درد هم بیاد سراغ آدم،
موفق باشین
موافقم با جمله ات!
ولی بهتر بود میفرمودین اکثر اوقان بودن و نبودن اصلا مهم نیست!
الان میگی مهم نیست
یه وقتایی میشه که دلت لک میزنه واسش
سلام
و چقدر این موضوع ادم رو دلتنگ میکنه....
منم تابستون رو زیاد دوست ندارم....سرما بیشتر خوشحالم میکنه
سلام ...
راست میگی ... واسه منم حال بهم زن تر از تابستون فصلی نیست ...
سلام
شاید بودن یا نبودن مهم نباشه...اما همیشه باید از بودن استفاده کرد..
.................................
وا! حالا کو تا تابستون! من تمام دیروز وزیر بارون با کاپشن نشسته بودم واز سرما ورطوبت یخ می زدم! وآرزو می کردم که ای کاش خورشیدکی در می یومدو گرم می شدم! هر فصلی می تونه خوب وقشنگ باشه! اما من هم طاقت گرمای تابستو ن وسرمای سوزناک زمستون روندارم!قربونت برم گمونم داری یه نموره قاط می زنی!
خوشم اومد هاله خانوم
امیدوارم نوشتنت بیاد
هیچ وقت ...هیچ جا ... و در هیچ نوشته ای بودن و نبودن مهم نبوده است !
سلام
ممنو ن از حضورتون
وبلاگتون زیباست..........ولی....!
من از تابستون بیشتر خوشم میاد تا زمستون
موفق باشین
واااا. این ولی ادامه نداشت؟؟؟؟
تابستون حال منم به هم میزنه
تو تابستون چند خط پاییز نوشتن سخته؟
البته الان که بهاره . این رخوتم مال باد بهاریه که آدم هی دوست داره زیرش چرت بزنه ! ... منم دیگه نوشتنم نمیاد شاید بخاطر بوی این درختای عرعر باشه که تمام خونه رو گرفته
ildai..ili [h .. id] [h..fvhd ildai.. id],rj...
sghl!
همیشه..همه جا..هیچ جا.. برای همیشه...
سلام!
علیک سلام!
خیلی درکت میکنم!!! پس مسریه؟!
عجب !
سلام. لولیان!
تو هنوز فیلتر می کنی نظراتتو !!!!!!!!!!!!
همیشه برای فتح احساس.. به یک نسیم از خدا نیازه..همیشه
سلام
باد کولر چسبیده به تابستون..
گمونم باید بزنی به بی فصلی...
اسم فیلمو نگفتی بازم..
می بینم که سه هیچ ازم عقبی . نمی خوای جبران کنی ؟!!
دریاب !
سلام [لبخند] . میدونی آدرس بلاگم عوض شده که؟! پس لطفا هنوزم آدرس لینکمو اصلاح نکن! [تشویش] چون جای من تو باقالیا خوبه!! نه؟ [عصبانی] (اگه خدای نکرده هوس کردی اصلاحش کنی, آدرس وب سایت همین پایین سمت چپه, آخه من که میدونم تو کارت درسته [خجالت][لبخند][چشمک] )
؟؟؟؟
می دانی مشکل همه ی ادمهایی که دچار این گاهی ها می شوند همان بودن است چرا که حتی اگر مهم نباشد اما هست پس باید چگونگی ان را بجوییم .
بودن یا نبودن همیشه مهمه.همیشه باشی.
Bia ba ham ghose bokhorim omadane in hame aftabo garmaro….
Vali na… omid dashte bash… baz payiz mishe .. havaye sarde bogh kardeeeee… zendegi……………
بی صبرانه منتظر به روز شدن وبلاگتون هستم
اره من این احساس رو خوب درک میکنم چون این روزا هر چی دست وپا می زنم که یکی من رو ببینه هیچکس نمی بینه
این درد مشترک است!!!
ببار.... !
سلام چطوری؟!
چرا هنوز آپ نکردین دلم براتون تنگ شده!
آپم بیایین و خوشحام کنین;)
.
چه باید کرد ؟!
.
.
چه باید کرد ؟!
.
سلام
تحمل باید کرد گاهی .....
شاد باش ....
از بهار که بهتره آدم همش خوابه!!!!!!!!
زمانی که به این فکر می کنی که در این لحظه بود و نبودش مهم است یا نه، همین که به این مطلب فکر می کنی، نشان می دهد که مهم است.
سلام
خیلی وقته اینجا نیومدم.نه اینکه اینجا نیام.اصلا اینترنت نیومدم.دلم برای همه تنگ شده بود.برای تو هم .برای پست های خیلی کوتاه و خیلی بلندت!
رفته است و مهرش از دلم نمیرود
ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست ؟
ای ستاره ها ستاره ها ستاره ها
پس دیار عاشقان جاودان کجاست ؟
رفته است و مهرش از دلم نمیرود
ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست ؟
ای ستاره ها ستاره ها ستاره ها
پس دیار عاشقان جاودان کجاست ؟
سلام عزیز دلم
دلم برات خیلی تنگ شده بود...این روزا یه کوچولو مشغله دارم...ببخش اگه دیر میام
خانومی نوشته هاتو خوندم...(اونایی رو که نبودم)
اصولن با نوشته هایت حال میکنم...این بود لپ کلام!
این که نوشتنت هم نمیاد یه چیز طبیعیه...منم بعضی وقتا اینطوری میشم...مثله اینروزها.
دوست دارم زیاد
میبوسمت...
ماچ
ماچ
مواظب خودت باش زیاد
یاحق.
اون موقع ها نمره ی دینی و قرآنم همیشه ۱۹ یا ۲۰ بود و نمره علومم از ۱۶ تجاوز نمی کرد! راستی اگه نمره دینی و قرآنم هم اینطور می شد بازم خانوم قرآنمون اینو می گفت ؟ یا کالبدم رو ریز ریز می کرد بعد میریخت تو کاسه بعد با هاون خوب می کوبید بعد که اطمینان حاصل می کرد دیگه اثری از تیکه ی بزرگ و کوچیک نیست می برد می ریخت تو روغن سرخش می کرد بعد میذاشت تا بسوزه اونوقت با همون قابلمه مینداختش تو سطل آشغال! تا آدمم کنه! البته اینا رو که می تونست تو خیالش ببینه اما می تونست با غیض به خانوم علوممون بگه: واقعا که این دخترک با اون چشمهای ...
من عاشق تابستونممممممممممممممم
بودن یا نبودن مهمه ؟؟؟؟