زمین ٬ درخت ها٬ اسمان و... بعد از نه ماه ابستی بالاخره پاییز را دوباره و دوباره به دنیا اووردنند. مثل همیشه باد ارامش دوباره توی کوچه های شهر شروع به وزیدن می کنه و زمین بعد از سه ماه تافتن ٬ نفسی می کشه و اندکی خنک می شه. تب تابستون و لذت بردن و خندیدن می ره دوباره جاشو به سکوت و تجربه ی ارام شدن بده. انتظار رنگ واقعی به خودش می گره و واقعیات بهتر در قالب کلمات جا می گیرن. تنفر به خواب می ره و عشق هم به کما ! چیزی که می مونه هشیاری برای رسیدن به اوج هاست شاید....
امروز اگر روز اول پاییز باشه ٬ و من درست پشت کامپیوترم نشسته باشم ٬ وضعیتم را این طور توصیف می کنم : یه مدرک کارشناسی( که همه دارن) یه کار نیمه وقت(بی ربط به رشته ام) که یه زمانی سفالگر بودم و عکاسی می کردم و ....
ولی حالا هیچ کدومش را دلم نمی خواد. امسال پاییز من مرده به دنیا اومد!!!!
پی نوشت: کی می تونه بهترین جمله ی تحقیری را بگه؟
از وبلاگتان بهره لازم رابرده ایم شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.dvp.mihanblog.com
کلیک کن تو قلب من
http://www.iranmaxim.mg-blog.com
وبلاگهای +/- جایزه 800 دلاری
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع
سلام خوبین؟!
راستش بلاگتون رو خوندم پاییز برای من از وقتی به دنیا اومدم مرده بود فصلی که عاشقشم بات پاییز برای من وقتی اولین بار شروع شد که قبلش با جنگ شروع شده بود!!!
راستی همیشه اینو یادتون باشه تولدی که ما میبینم در اصل مرگشه و شما امروز و امسال واقع بینانه تر به پاییز نگاه کردین و به جای تولدی که همه میبینن مرگش که حقیقتره رو دیدین بهتون تبریک میگم و تسلیت دیدنه مرگ عزیزترین چیزا خیلی سخته مگه نه؟!!!
چرا باید کارشناسی ارشد بگیریم ؟ چرا از روز اول پاییز باید سعی کنم به اوج خودم یعنی گرفتن مدرک ارشد برسم؟چرا کارشناسی ارشد دغدغه من شده؟ چرا نوشته تو باعث شد به این چیزا فکر کنم ؟!!!!
من قصد القا این مطلب را نداشتم! کسی هم نگفته باید کارشناسی ارشد گرفت!
سلام عزیزم
چطور دلت میاد اینقدر تلخ برا پاییز بنویسی؟؟
پاییز که خیلی خوبه..
خدا کنه هرچی که باعث شده دلت بگیره از بین بره و شاد و شنگول ببینمت..
اونورا بیا
باغیم
با نگاه نخستین
یک سوی ما سیاهی خوف انگیز
یک سوی ما
تگرگ...
بگذار بشکفیم
در روبه روی مرگ...
............................................
سلام هالهی عزیزم
چی بگم
وقتی پاییز امسال منم....
بگذریم....
میبوسمت
یاحق
حضور مبهم پاییز عزیز ... من رو هم به نا کجا آباد دوست داشتنی درونم کشانده .... !
کاشکی خاطرهها میمردند....
پائیز در کل مرده هست!من و تو هم نداره.....
راستش من فکر می کنم پاییز بهترین فصل برا عاشق شدنه
تحقیرآمیزترین جمله رو که خودت گفتی : مدرک کارشناسی که همه دارن . تو سایت دانشگاه مجبور شدم یه خورده مچاله بشم و صفحه تو کوچیک کنم !!
می دونی اینکه آدم یه فصلو بیشتر از همه دوست داشته باشه بنظر من هم خوبه هم بد . خوبیاش به کنار ولی بدیش اینه که آدم با خودش فک می کنه تو این فصل به تمام آرزوها و خواسته هاش می رسه و وقتی نمی رسه خیلی افسرده میشه . از اون طرف قشنگی بقیه فصلا رو خوب نمی بینه و روزاشونو به بی تفاوتی می گذرونه
این عکسی که گذاشتی خیلی خوشگله . انگار عکس خود پاییزه ... در ضمن پاییز تازه شروع شده
ایشا الله یک شب پاییزی توی تاریکی انتهای نونوایی پادگان ما قدم بزنی و ثانه و لحظه کش بیایند و بروند توی مخت و اونوقت قدذر این همه موهبت دور و برت را بفهمی دختر جان.
اوضاع رو به راه میشه،زیاد سخت نگیرین
نه مث واقعا تو هم احتیاج به اون دشت و سلام عربده ای و ... داری :D
پاییز فصل کشتن همه ی ایناس که گفتی!
......
من حقیرتر از اونی هستم که بخوام بهترین جمله ی تحقیرآمیز و بگم!
ای کاش خزان حزن ما نیز فرا رسد! من خوبم اما تقریبا دارم مطمئن می شم که افسردگی گرفتم! ساعتها در خلوتم می شینم و بی خودی گریه می کنم! چرا!؟ چون با درجه عالی فارغ التحصیل شدم! چون عشق رو احساس می کنم و روز به روز همه احساساتم رقیق تر می شه! چون وقتی مرگ به پنجره می کوبیید فکر کردم هنوز خیلی کارها دارم که انجام ندادم! ... زمونه بدی رسیده! اما تا وقتی که هستیم باید برای لذتها باید تلاش کنیم! لذت از زندگی! از مدرکی که قاب می کنی به دیوارو با وجود این همه دانشگاه که مثل علف هرز هر گوشه ای سبز شده! هنوز خیلی ها در عطش رسیدن به یه مدرک کارشناسی هستن!!!...
اینقدر سختی های روزگار ما ها رو بازی می ده! که گاهی ارزش چیزای خوبی که داریم رو هم فراموش می کنیم!شاید زمان زیادی نداشته باشیم! پس چرا این همه غم تو دلمون تلمبار می کنیم!!؟؟
سلام ...
توصیف زیبایی از پاییز بود ... من از توصیفات بلد نیستم فقط می تونم بگم پاییز رو دوست دارم شاید بخاطر اینه که یه پاییزی هستم و اتفاقات مهم زندگیم تو پاییز افتاده ...
زیاد ناراحت نباش! توصیف منم از خودم با تو زیاد فرقی نداره! یه جورایی هممون گرفتار یه دردیم ... منکه چندین ساله که خودم مرده تو پاییز بدنیا میام!
تا یادمه تحقیر شدم!!! ولی تحقیر نکردم!
فصلت اومد!!!
شاید باورت نشه اما روز اول مهر کلی به یادت بودم!
خدا نکنه. مرده نبوده که بچه جون یه کمی بی حوصله بوده احتمالا. ؛)
شاید هم هنوز نیومده ...
چه امیدوارم کنند....
مثه پاییز من.
امیدوارم هیچ وقت جمله های نحقیر آمیز نشنوی
e! be donya oomad mage?! nafahmidam asan!.............................dige enghad oza kharabe ke na faghat az sahar ta eftar balke az eftar ta sahar ham goshnam mishe!!!
با اینکه تو بهار سال عوض میشه ...ولی انگار پاییز واسه همه مفهوم تحول فصل رو بیشتر میرسونه...نمیدونم چرا؟؟؟
شاید واسه اینه که اندوخته هاشونو درختا میریزن به پای این فصل...نمیدونم...
بذار تحقیرش نکنیم...منم میگردم ببینیم چی رو باید بریزم زمین ...چی میریزه چه بخوایم چه نخوایم
و چی رو نباید بذاریم بریزه مگر امید جوونه ای توش بسته باشیم
گل
نمی دونم
من عاشق پاییزم... با خودش تنهایی حال می کنم.....
جوونی ها.... یه جور حرف می زنه انگار ۸۰ سالشه و هیچ کاری نکرده!!!!!!
یا علی بگو و بلند شو
بازم گل
این نیز بگذرد...!
برگ از درخت خسته می شه
پاییز بهانه ست