دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چینی پوستینشان
مردمی که رنگ روی استینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنه شناسنامه هایشان
درد می کند
ادامه...
قرار نیست آدمی همیشه همه چیز را بفهمد که ! حتی خود ما نیز گاهی یک چیزهایی را نمیفهمیم !!! شما که جای خود داری ! با نظر استاد موافقیم . سلام ما را برسانید خدمتشان ! البته ما دانشجوی داستان شما را بیشتر دوست میداریم . چون در واقع منشا این جمله که جناب استاد پرتاب فرمودند ایشان بودند .
کسی به فکر گل ها نیست کسی به فکر ماهی ها نیست کسی نمی خواهد باورکند که باغچه دارد می میرد که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است که ذهن باغچه دارد آرام آرام از خاطرات سبز تهی می شود و حس باغچه انگار چیزی مجردست که در انزوای باغچه پوسیده ست حیاط خانه ما تنهاست حیاط خانه ی ما در انتظار بارش یک ابر ناشناس خمیازه میکشد و حوض خانه ی ما خالی است ستاره های کوچک بی تجربه از ارتفاع درختان به خک می افتد و از میان پنجره های پریده رنگ خانه ی ماهی ها شب ها صدای سرفه می اید حیاط خانه ی ما تنهاست فروغ...
با 2 تا چیزت خیلی حال میکنم !! اشتباه فکر نکن ... بی ادب (چشمک) یکی پی نوشت هات ... جالبن ! دوکی پاییزی بودنت ... امیدوارم متولد ماه مهر باشی ... پیروز باشی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
به نظرم از اولشم پاییز همینجوری بود
واقعا جمله جالب و عمیقیه!
عجب جوابیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
خیلی جالب بود
من آپم
چه استاد بی ادبی. ما که درسمان یبوست و اسهال بود استادها با بدبختی یبوست و اسهال و می گفتن. ولشون می کردی می گفتن چیز!
این استاد آدمی ست بس نایاب...
.
.
.
پاییز گم شده است توی مدرنیته ی گند گرفته مان...
سلام
خوشحالم که تو هم کوتاه مینویسی ...
جمله جالبی بود
شاید خیلیا به این حالت دچارند
این جمله خطاب به یکی از مقامات بود قبلا !
من این جمله رو توی یه فیلم شنیده بودم ولی هر چی فکر میکنم یادم نمیاد چه فیلمی بود!
پاییز رو کسی ندزدیده، پاییز خیلی وقته که تنبل شده و دیر میسره!!
پیام دریافت شد!
قرار نیست آدمی همیشه همه چیز را بفهمد که ! حتی خود ما نیز گاهی یک چیزهایی را نمیفهمیم !!! شما که جای خود داری !
با نظر استاد موافقیم . سلام ما را برسانید خدمتشان ! البته ما دانشجوی داستان شما را بیشتر دوست میداریم . چون در واقع منشا این جمله که جناب استاد پرتاب فرمودند ایشان بودند .
کسی به فکر گل ها نیست
کسی به فکر ماهی ها نیست
کسی نمی خواهد
باورکند که باغچه دارد می میرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
که ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تهی می شود
و حس باغچه انگار
چیزی مجردست که در انزوای باغچه پوسیده ست
حیاط خانه ما تنهاست
حیاط خانه ی ما
در انتظار بارش یک ابر ناشناس
خمیازه میکشد
و حوض خانه ی ما خالی است
ستاره های کوچک بی تجربه
از ارتفاع درختان به خک می افتد
و از میان پنجره های پریده رنگ خانه ی ماهی ها
شب ها صدای سرفه می اید
حیاط خانه ی ما تنهاست
فروغ...
سلام...
چن خط پاییزت جالبه خانومی...
موفق باشی
آخ که این مردکه رئیس جمهور دیوانه همه را مشغول خودش کرده!
خیلی جالب بود ... حال کردم
اگه دزدو پیدا کردی خبرم کن ....
اپم
به برعکسش هم فکر کنی ! باز همان است و همان...
هاله بیا وبلاگم ... خواهرمون که تنهامون گذاشتو رفت
تو بیا !!!
پاییز تا جایی که من یادمه اون اسطوره ای تو کارتونا نشون می داده نبوده
هاله جونم به روزم
او که بهارمان را دزدید...!!!
سلام! ممنون که به یادمی!
اومدم اینجا کلی خندیدم! خیلی با حال بود!
بازم بهم سر بزن،
من در خدمتم دوست جون
راستی اون شیوا نبود ...
ب.اب.ا بود
من آپم
من این جمله رو خیلی دوست دارم. هر چند همیشه هم درست نیست.
چه عجب ما یه جملهی درستوحسابی از دهن یه «استاد» شنیدیم!
با 2 تا چیزت خیلی حال میکنم !!
اشتباه فکر نکن ... بی ادب (چشمک)
یکی پی نوشت هات ... جالبن !
دوکی پاییزی بودنت ... امیدوارم متولد ماه مهر باشی ...
پیروز باشی