نه واقعآ چیز دیگری نبود به جای شقایق ؟ یا اصلآ جناب سهراب شما به چی فکر می کردین وقتی این نظریه را داده اید؟ می دانم به من مربوط نبوده اما وقتی عیدها کارت تبریک هایی با این شعر دریافت می کنیم هی ٬ دیگر به ما هم مربوط می شود!
ـ دیده اید توی این مهمونی ها و عروسی ها این مامانا که با دختر ها و عروسهاشون میان ؟ درست مثل مرغی که جوجه هاشو دنبال خودش می کشه!!!
100 فیلم جدید سال 2008 و 2009 به همراه زیرنویس فارسی با کیفیتی بالا و بدون هیچ دخل و تصرفی !!!
در سبک های : اکشن ، درام ، عاشقانه ، کمدی ، تخیلی و .....
برای کسب اطلاعات بیشتر به ادرس http://www.shopkadeh.com/?cat=62 مراجعه کنید.
موفق باشید.
منظورت اینه که:
آری...
بدون شقایق هم میتوان زندگی کرد؟
فکر کنم بشه...زیاد بزرگش کردند این نوع از گل را(چشمک)
من فکر میکنم تا هوا هست باید زندگی کرد!
پدرهایی که با داماداشون میان هم لابد...!!؟؟
شقایق به قولی به گل همیشه عاشق تعبیر شده . شاید منظور شاعر این بوده که تا شقایق هست عشقم هست و تا عشق هست باید زندگی کرد . گیر نده جانا.
-------------------------------------------------
با یه مطلب تاریخی به روزم بیا .
های هانی چطوری؟ هاله خانوم.
من خوبم. تو چطوری که پیدات نیست؟
های هانی.چطوری؟هاله خانوم.
من معمولاْ توی مهمونیها و عروسیها سرم پایینه و کاری به دختر و مادر و عروس مردم ندارم !
ای هستم. کامنت نمی ذارم ولی می خونم وبلاگتو.هنوز همون هالهء ابهامی..شوخی بود.
تا شقایق هست زندگی باید کرد،اگه نباشه زندگی آروم و بدون هیجان میشه...هر روزت مثل دیروزت میشه...مثل من.
(گل)(گل)
آخرش رو خوب اومدی!!!!
خب حالامثل مرغی باشن که جوجه می کشن دنبال خودشون. چی میشه؟ مشکل چیه؟ البته تو اینجوری می بینی ها... خیلی ها به این میگن خانواده و با هم بودن و این چیزا! :دی
سهراب خیلی خوشبین بوده
باشه و نباشه فرق نمیکنه . باید بکنی !
تا زندگی هست
شقایق....
خیلی نا امید کننده بود نظرت ! حالا ما اومدیم یه کم تیریپ امید و از این صوبتا بذاریم برا خودمون ها ، باید اینطوری بزنی تو ذوق آدم آخه !؟ انصافه ؟
:-?
ای بابا هاله جان چی شده ؟
چرا اون پست بالایی اینقدر بداخلاق شدی ؟
واااااای ... چقدر خندیدم.
یاد مامان دوستم افتادم که همیشه سه تا بچه ها شو دعوا می کرد که تو عروسی ها ردیف پشت سر من راه نرین!
حالا بیچاره ها نی نی بودن ها... تو مهمونی بزرگ هم خب بچه بیچاره هول می شه اون اول. می ترسه گم بشه! ولی مامانه می ترسید مثل مرغ دیده بشه تو عروسی... همیشه همین جمله رو می گفت. اون سه تا هم دقیقا عین جوجه پشت سرش می دویدن. به ترتیب قد!
یادش به خیر.
خب بالاخره یه سری شباهتهایی بین آدمها و موجودات دیگه وجود داره
واقعا نمی دونی چرا سهراب گفته، تا شقایق هست زندگی باید کرد؟؟
عزیزم شقایق جز ضعیف ترین گل هاست. زود پژمرده می شه و می میره. سهراب داره می گه، وقتی شرایط به گونه ای هست که شقایق می تونه تاب بیاره، تو هم باید باشی و زندگی کنی