چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

من همه ی گذشته را می خوام!

نور قرمز چراغ های ماشین که پشت چراغ قرمز ایستادند و این چشم های نا اروم من که تاب نمیارن این نورهارو و باز می سوزنند لعنتی ها ! و باد که می وزه و به اصرار اخرین برگهای پاییزی را از درخت ها پایین می کشونه. انگار ادم ها هم ساکتند و فقط صدای باد که روی زمین لاشه ی برگ ها و کاغذ ها را می کشه شنیده می شه. پنجره را که می کشم بالا هم فقط صدای سمج و لجوج راهنمای ماشین روی مغزم راه می ره.

اروم بگیر. من مستقیم نمی رم ، می خوام برگردم. دوباره دور می زنم. یه چیزایی را جا گذاشتم!

 

پی نوشت۱: چیزی در مورد نوشتار گفتاری نشنیدین؟؟؟؟ خوب حالا ببینید و از من غلط املائی نگیرین!!! بازم توضیح بدم؟

پی نوشت۲: انگار خبری از انتخابات نیست. اصلآ فکرش را نمی کنم. دست خودم نیست. حتی صحنه سازی هم نکردن این بار.

نظرات 22 + ارسال نظر
من سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 09:34 ب.ظ http://mandigeasheghnistam.blogfa.com/

ببین ما همه جورشو دیده بودیم اما ... حالا چی می خواستی؟

پرنده تنها سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:46 ب.ظ http://parande-tanha.blogsky.com

منم گذشته رو میخوام ...

ستایش چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:00 ق.ظ http://farofu.blogfa.com

:)....
دور بزن....
میشه آدم دور بزنه برگرده اول خط؟
میشه آدم بنزین تموم نکنه...؟

واسه کامنتت............ من آدمم... یه آدم که تغییر میکنه..... چون تو سن تغییره.......... گرچه قبول دارم سرعتش زیاده!

نعیم چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:25 ق.ظ

سلام،

خسته نباشین،

میگن رانندگی در شب خیلی لذت بخشه،

اینجا که بدجوری فضا انتخاباتی شده،

موفق باشین

سنا چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:19 ق.ظ http://www.negarestane.blogfa.com/

درود گرامی :
متن قشنگی بود و خواندنی .
دوست داشتی به خلوت گه ما هم سری بزن
به قشنگیه وبلاگ شما نیست ولی پر از شعره
بدرود تا درودی دوباره

نادو چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 06:07 ق.ظ http://nadoo.persianblog.com

انگار خیلی دیر کرده ام و نوشته هایی خوب رو از دست دادم!
در عوض این بار اولم!

الیاس پهلوان چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:57 ق.ظ http://gerivan.mihanblog.com/

سلا م ُ صداقت از نوشته هایتان موج می زند .

جف چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:01 ق.ظ http://jef5.blogfa.com

سلام...
هاله ی عزیز...
چاره ی این بی قراری یه نواره. جف سکوت سرشار از نگفته های شاملو و بیات رو پیشنهاد می کنه. البته اگه ضبط ماشین درست باشه.
در ضمن جف تعجب نمی کنه که با (مادرای فردا) مشکل داشته باشی...اگه وقت و حالشو داشتی با یه پست توضیح بده.
به زی...

فریناز چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:54 ق.ظ http://acoldemotion.blogsky.com/

اینم از اون آرزوهای محاله هاله جون!
همه گذشته! حتی توی خاطراتت هم فقط بعضی قسمت هاش جا مونده!

مترسک فیلسوف چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 04:31 ب.ظ http://MATARSAK13.BLOGFA.COM

من عاشق نوشتار گفتاریم........

پرنده تنها چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 04:59 ب.ظ http://parande-tanha.blogsky.com

از روبرو به طرف خودم

فیامتا چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 05:52 ب.ظ http://damandan.blogfa.com

برگشتن به عقب گاهی لازمه!
ولی خداییش بعضی تکرارا آی حال می‌ده حالا خارج از موضوع بحثت گفتم.
راستی بتبادل لینکیم؟

رحمت چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:13 ب.ظ

البته .... !( تاکیدی )

شیوا چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 10:36 ب.ظ

من اینده رو می خوام با همه ی قشنگی هاش که منتظر من هستند....من هیچی جا نذاشتم.........

پرنده تنها چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:45 ب.ظ http://parande-tanha.blogsky.com

عکست یه پنجرست ، پشتش نوشته MALE ...

Brightness پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 10:40 ق.ظ

برگرد شاید جامانده ها منتظرتند

la reina پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ب.ظ http://lareinadelapaz.blogspot.com

همیشه جای دور زدن وجود نداره!

خاله ریزه پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:33 ب.ظ http://mughashang.persianblog.com

می‌شه برای خاله ریزه‌ی آی کیو یه کم توضیح بدی؟؟
نوشتار گفتاری یعنی چییییییییییییییییییییییییی؟
در ضمن دیگه خاله رو دوست نداری؟

تلواسه پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 10:51 ب.ظ

سلام .همه ما چیزی جاگذاشته ایم .

آذر جمعه 24 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:55 ق.ظ http://www.setareyesard.blogfa.com

آذر جمعه 24 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:00 ق.ظ http://www.setareyesard.blogfa.com

سلام
گمونم اولین باریه که میام اینجا...
چقدر اینجا بوی پائیز میدن...تموم نوشته هاتون یه چیزی از پائیز همراه خودشون دارن....منم عاشق پائیزم
حرفای خودتون بود با خودتون...از اونایی که فقط خود آدم میفهمه...ما که سر در نیاوردیم
بهم سر میزنی؟
راستی یه چیز قبل اینکه اسم نویسنده رو بخونم فکر کردم نویسنده پسره..چرا؟؟؟؟

توحید شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:00 ب.ظ http://www.niid.blogsky.com/

فکر میکنم خیلی چیزای خوب رو جا گذاشتی که میخوای برگردی...
اما برنگرد! سعی کن الانم مثل اون وقتها باشی...(اونجوری که دوست داری)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد